آیت الله العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی ، در سال 1305 در محله گلوبندگ ( چال حصار ) نزدیک بازار تهران ، متولد و در خانواده ای روحانی پرورش یافت . پدر ایشان حاج شیخ رضا لسان المحققین ( لسان الواعظین ) از بزرگان خطبای ایران و از سرسلسله علمداران معارض سلطنت پهلوی، اولین معلم علم و عمل و راهنمای آیت الله صادقی ، ایشان را در 5 سالگی به مدرسه اسلام واقع در گذر مستوفی فرستاد و از همان اوان کودکی ایشان را با معارف اسلام آشنا نمود .

دوره متوسطه به دبیرستان پهلوی ( سمیه فعلی ) واقع در خیابان ری رفتند و پس از اتمام دوره دبیرستان فکر حضور در حوزه و تحصیلات اسلامی در ایشان قوت پیدا کرد . بدین ترتیب در سن 14 سالگی در جنب دروس اسلامی ، در مدرسه سپهسالار مشغول یادگیری مقدمات عرض و ادبیات شدند.

سپس به حلقات دروس عرفانی ، اخلاقی و تفسیری آیت الله شاه آبادی بزرگوار ، استاد امام خمینی پیوستند. محور درسی آیت الله شاه آبادی ، قرآن از ديدگاه عرفان و فلسفه و در همه صحبتهاي خود چه عرفاني و چه فلسفي و چه اخلاق آيه متناسب موضوع مطرح مي كردند . درس ها و روش و منش استاد اعظم ، شاه آبادی بر مبنای قرآن تأثیر بسزایی در ذهن و روح آیت الله صادقی گذاشت و از آن پس قرآن را در زندگی و کار و تحصیل، کتاب مرجع و منبع قرار دادند .

پس از چندی با مشورت استاد شاه آبادی تحصیل در مدرسه خان مروی ( فخریه ) را آغاز نمودند . در مدرسه مروي در ادبيات عرب آيت الله حاج شيخ محمد حسين زاهد ؛ استاد عظيم الشان اخلاق و درس فقه ، آيت الله حاج شيخ ميرزا باقر آشتياني و دروس منطق و كلام ، آيت الله حاج سيد صدر الدين جزايري و نيز درس فلسفه و دوره شرح تجريد ، آيت الله حاج ميرزا مهدي آشتياني از فلاسفه بزرگ و درجه اول شرق و آقا میرزا احمد آشتیانی ( عموی ایشان ) عارف و فیلسوف و فقیه بزرگ و ... تدریس داشتند .

مدتی هم در درس فلسفه آقاي رفيعي شرکت داشتند . بدین ترتیب فلسفه را نزد بزرگان علماي فلسفه خواندند اما همواره با نگرانی از اینکه مبادا مسیر آموزش قرآن را از دست دهند، همه این علوم را حاشیه ای بر تعلیمات معارف قرآنی قرار دادند.

نشان صوری روحانیت و عمامه گذاری ایشان توسط آقای شاه آبادی صورت گرفت.

همزمان با جنگ جهانی و فرار رضا شاه و به تخت نشستن پهلوی دوم ، محمد رضا ، آیت الله صادقی در سال 1320 عازم قم شدند.به مرور زمان ایام تحصیلی بیش از ایام تعطیلی گردید. خلأ دوری از منبع بزرگ فياض ناچارشان ساخت تا در قم شخصی از آن نمونه و سنخ را پیدا کنند، در نتیجه به کلاس درس امام خمینی رفته که علیرغم سن کم مطالب را به خوبی درک کرده و امام خمینی لقب شاه آبادی کوچک به ایشان دادند.

در سال 1323 با ورود آیت الله بروجردی به قم در دروس ایشان نیز شرکتی فعال داشتند به طوریکه در جلسات پاسخ استفتائات آیت الله بروجردی در مسائل فقیهه خود اتخاذ رأی می کردند .

ایشان که از کودکی به واسطه تعالیم استاد آیت الله شاه آبادی به قرآن مایل بودند، تصمیم گرفتتند همه علوم رایج در حوزه را بر اساس مبانی قرآنی برای خود دسته بندی و مبتنی بر بیان قرآن در منابر و سخنرانی های عمومی و خصوصی و تألیفاتشان ارائه نمایند . همین امر باعث شد که در بسیاری از مسائل، نظری متفاوت با نظر دیگر فقها داشته باشند چرا که آنها بر مبنای درس استاد و روایات پیش می رفتند اما آیت الله صادقی همه آنها را عرض بر کتاب الله قرار دادند .

ایشان اعتقاد داشتند که طلاب حوزه های علمیه چه مبتدی باشند و چه متوسط و یا منتهی ، باید محور اصلی تحصیلاتشان قرآن و در حاشیه آن سنت قطعیه باشد.

در سال های حضور ایشان در قم آیت الله علامه طباطبایی نیز نقشی عظیم در استمرار درجات تفسیری ، عرفانی ، فلسفی ، اخلاقی ایشان داشت .

پس از 10 سال توقف مستمر در قم به تهران آمدند و در دو بعد علمی و سیاسی به فعالیت شدید پرداختند . در قیام ملی شدن نفت همکاری و همراهی بسیاری با آیت الله کاشانی داشتند و در جهت انعکاس دیدگاه های ایشان از هیچ کاری مضایقه نداشتند . سخنرانی های انقلابی ایراد کردند که این جلسات علاوه بر سعی در ملي شدن صنعت نفت نقش مذهبي نیز داشت و با این هدف سعی در آتش زدن استعمار داخلي و خارجي داشتند . در آن دوران علاوه بر جلسات سخنرانی هم تدریس و هم در دانشگاه کار می کردند که به توصیه آقای کاشانی امتحان مدرسی دادند که همراه با آقایان مطهری و شیخ مهدی حائری قبول شدند .

بعد در دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) واقع در پل چوبی و در مدرسه سپهسالار تهران شرکت کردند .

سال سوم تحصیل، هنگامی که مشغول اتمام دوره لیسانس بودند ، قانونی وضع گردید تا با برگزاری 4 امتحان 4 مدرک لیسانس از جمله علوم قضایی ، علوم تربیتی ، تبلیغ و فقه بدهند که هر چهار امتحان را داده و چهار لیسانس گرفتند .

سپس دوره دکترا را گذراندند و به امر آیت الله بروجردی سه سال هم در دانشگاه تدریس کردند . تز دکترای ایشان در مورد ستارگان از دیدگاه قرآن بود که درجه فوق ممتاز را کسب کرد و بعدها به صورت کتاب به چاپ رسید.

در فروردین 36 شمسی چاپ اول کتاب بشارات عهدین در مقابله با بهاییت منتشر شد و از لحاظ اینکه در آغاز نشر بشارات حدود 70 نسخه برای کلیسا ها و سفارت خانه های مهم مسیحی و ... فرستاده شد ، راه مناظرات و گفتگوهای بسیاری برای آیت الله صادقی گشوده شد .

ایشان همچنین در مقابله با اندیشه های ماتریالیستی یا جهان بینی مادی عده ای از دانشجویان ، جلسات بحث و پرسش و پاسخ ترتیب دادند که پس از برگزاری جلسات صحبت هایشان و به جهت مراجعات و تأکیدات زیاد خوانندگان ، با عنوان آفریدگار و آفریده به چاپ و انتشار آن مبادرت گردیده و در محیط دانشگاه ، ادارات و غیره منتشر گردید.

ایشان پس از دریافت دکترا به تدریس حکمت ( فلسفه اسلامی ) بر مبنای قرآن و سنت از روی متن کتاب آفریده و آفریدگار پرداختند.

دکتر صادقی در همه حال به دنبال اصلاح نظام اداری ، اقتصادی ، فکری و .... مبتنی بر احکام قرآن بوده و سعی داشتند با رفتار های گوناگون این رویکرد و دیدگاه را به عموم جامعه برسانند ، چرا که به عقیده ایشان هر روحانی علیم و آگاه سیاسی به دنبال طرح اندیشه های قرآنی در جامعه است . ایشان می خواستند احکام الهی را از قول به فعل تبدیل کنند و به دنبال مرجعیت و کارهای تشریفاتی نبودند .

همین منبر رفتن ها با نو آوری های علمی و سیاسی ، باعث شد تا مورد تعقیب و تهدید و تحدید دستگاه ستمشاهی قرار گیرند .

پس از فوت آیت الله کاشانی ، با ایراد سخنرانی در مسجد اعظم قم، در اولین سالگرد آیت الله بروجردی در اعتراض به صحبت های شاه در 4 بهمن 1341 از سوی ساواک محکوم به اعدام شدند که ناچار ایران را مخفیانه به قصد حج ترک نمودند .

در عربستان نیز بدلیل فعالیتهای سیاسی علیه شاه در مکه و مدینه بین عمره و حج دستگیر شدند و 13 روز در زندان شرطه العاصمه به سر بردند که با وساطت علما به خصوص آیت الله حکیم آزاد شدند و تحت الحفظ به عراق رفتند .

در عراق نیز در جریان فعالیت ها ، با مقدمات سفارت ایران در بغداد و کنسولگری ایران در کربلا ، چند مرتبه هجوم و توطئه کردند که ایشان را دستگیر کنند ، اما با اراده الهی و به وسیله ظاهریش آیت الله خویی مانع شدند. ایشان حدود یک ماه در زیر زمین منزل آیت الله خویی مخفی بودند که از این فرصت استفاده نموده و یک جزء قرآن را تفسیر قرآن به قرآن نوشتند .

پس از دو سه ماه جهت پایه ریزیهای انقلاب در اروپا و شرق به مصر و اتریش رفته و حدود دو ماه شب و روز با دانشجویان ایرانی و عرب جلسه داشتند .

 سر درس تفسیر در خلال آیات قرآن به مناسبت آیات ، مباحث سیاسی ضد شاهنشاهی و ضد کل سلطه های ظلم را نیز مطرح می کردند.

بعد از مدتی جلسه خطابه و قلم را پنچ شنبه شب ها بعد از نماز مغرب و عشاء به مدت دو الی سه ساعت در منزلشان طراحی نمودند .

سال سوم حضورشان در نجف ، از مسابقه تألیف در رابطه با امیر المؤمنین با خبر شدند که کتاب علی و الحاکمون با تیراژ بالایی در بیروت چاپ و منتشر گردید که آقای سید جواد شبّر ، مدیر تشکیلات مسابقه ، نامه ای دال بر درجه اول شناخته شدن کتاب نزدشان آوردند. این کتاب با تیراژ 100 هزار جلد چاپ شد.

پس از گذشت حدود 2 سال از ورود آقای خمینی به نجف ، جریان حمله اسرائیل و جنگ 6 روزه پیش آمد که آیت الله صادقی در مقابل اسرائیل و در رابطه با دولت های عربی سوریه ، اردن و مصر و عراق سخنرانی هایی جهانی ایراد کردند .

به مرور زمان درس ایشان در عراق که در خلاف موج حوزه و به عنوان یک درس حوزوی نمی پذیرفتند ، نسبت به دیگر درس ها با جمعیت بیشتری رو به رو شد و بعد از مدتی حدود 700 الی 800 نفر از طلاب بلاد مختلف فارسی و عربی زبان با فکر آزاد و بر مبنای آیات مقدس قرآن تفسیر درست و موازین صحیح را پخش نمودند .

فقط جاذبه قرآن و با رنگ بی رنگی با قرآن کار کردن و تحمیل نکردن رنگ های حوزه ای بر قرآن ، این جمعیت را جذب نمود .

به نظر ایشان، فقه قرآنی ، فقه گویا است که همواره مستند به وحی شریعت خاتم است و فقط پویایی موضوعات را می پذیرد و نه پویایی احکام را و به این جهت هیچ گاه بن بستی ندارد و بدون ذره ای تغییر در احکام ثابت شریعت ، همیشه پاسخ گوی تمامی پرسش ها است .

ایشان برای استمرار قیام در دو بعد سیاسی و قرآنی تصمیم به بر پایی نماز جمعه در نجف گرفتند ، البته انجام آن بسیار سخت و از فعالیت های مهم بود .

با آغاز اخراج ایرانیان از نجف اشرف و کل شهرهای عراق آیت الله صادقی به بیروت هجرت کردند و جریان دو نهضت قرآنی و سیاسی به مدت پنج سال در بیروت نیز ادامه داشت و در جلسات سخنرانی با سعی بر بیان مطالب قرآنی ، بحث های سازنده افکار صحیح اسلامی و سوزنده افکار غلط موجود در لبنان مطرح می نمودند.

ایشان با تشکیل شورای عالی شیعه ، تشکیل نماز جمعه و نیز تالیفاتی نوین زمینه ای مناسب برای گفتگو با علمای ادیان دیگر برای اثبات حقانیت اسلام قرآنی ایجاد نمودند .

با شدت گرفتن جنگ داخلی لبنان آیت الله صادقی آنجا را به قصد حجاز ترک نمودند .

با سخنرانی در مسجد الحرام ، کلاس درس مکه برپا شد و بعد از رسول الله و ائمه معصومین ، ایشان اولین شیعه بودند که به طور رسمی در مسجد الحرام درس می دادند ،

در آن زمان محمد بن عبیر با توجه به روابط آشنایی با ایشان دستور داد مدرسین مسجد الحرام یک کلمه علیه شیعه و ائمه شیعه حرف نزنند این مسئله بسیار اهمیت داشت که در مسجد الحرام و در خطبه جمعه نه تنها صحبتی علیه شیعه نمی شد ، بلکه راجع به وحدت اسلامی حرف هایی زده شد .

ایشان در سال 57 برای دومین بار و به فاصله 17 سال دستگیر شدند و پس از آزادی به بیروت رفتند که پس از تثبیت موقیعیت در لبنان ، به فرانسه رفته تا امام خمینی را در نوفل لوشاتو ملاقات کنند . همچنین سفری به ایتالیا داشتند و در دانشگاه های ایتالیا سخنرانی با موج بسیار عظیمی در رابطه با لزوم تأسیس حکومت اسلامی داشتند .

پس از ورود امام به ایران ایشان نیز به وطن بازگشتند که علاوه بر سخنرانی هایی در سراسر ایران ، قبل از اعلام رسمی نماز جمعه جمهوری اسلامی در مشهد و جمکران ، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران نماز جمعه تشکیل دادند .

ایشان به جهت مشورت هایی با امام خمینی و برای ریشه دار کردن نهضت و انقلاب قرآنی ، در کارهای اجرایی شرکت نکرده و در قم اقامت نمودند و بر محور معارف قرآن دروس ، تالیفات و خطابات خود را ادامه دادند .

حدود سال 67 با وقوع ماجرای سلمان رشدی و کتاب آیات شیطانی، کتابی با نام آیات رحمانی در پاسخ به گفته های او نوشتند که در حقیقت اعدام افترائات او باشد . حدود سال 70 و پس از 10 سال اقامت در قم ، تألیف 25 جلد از تفسیر سی جلدی الفرقان را ، ضمن دو تدریس عربی و فارسی به اتمام رساندند و در این سی جلد سعی کردند که اگر نکته ای مغفول و یا خطایی مشهود نسبت به آن آیه مبارکه در میان تفاسیر شیعه و سنی باشد ، متذکر شوند .

پس از تألیف تفسیر الفرقان سعی کردند که در رشته های تفسیری ، فلسفی ، فقهی و ... اثر تحقیقی قرآنی به چاپ رسانند.

علاوه بر تفسیر الفرقان، کتاب های تبصره الوسیله ، علی شاطی ء الجمعه ، به زبان عربی و رساله توضیح المسائل نوین ، فقه گویا ، اسرار مناسک و ادله حج ، مفت خواران و .... را نوشتند که در آنها مباحث مهم فقهی قرآنی را مطرح کردند .

از دیگر کتابهای ایشان می توان به نقدی بر دین پژوهی فلسفه معاصر ( نقدی قرآنی بر كتاب های هرمنوتيك آقاي دكتر محمد شبستري و قبض و بسط شريعت از آقاي دكتر سروش ) ، انقلاب اسلامی 1920 عراق ، حکومت قرآن ، مسافران ، برخورد دو جهان بینی ، ماتریالیسم و متافیزیک ، نماز جمعه و .... اشاره نمود .

ایشان در مرحله آخر تحقیقات قرآنی خویش ، بااحساس مسئولیتی عظیم ترجمه و تفسیر قرآن را به فارسی گرد آورده ، که برای فارسی زبانان حجت و بیانی روشنگر و برای سایر ترجمه های تفسیری پس از متن عربی قرآن اصل و بنیادی شایسته باشد و بررسی ها و دقت های عمیقی که در آن به کار برده شده به زبانهای دیگر بازگردانده شود . ایشان در همه حال ابراز داشتند که با کمال تاسف با بررسی کامل و مکرر بهترین ترجمه های تفسیری فارسی قرآن ، اشتباه های کثیری در هر کدام از آنها دیده شده است . چه در معانی لغوی یا جملاتش و چه در فصاحت و بلاغت بی نظیرش و چه در انتخاب الفاظ نغز و پر مغزش و حتی در بازگرداندن ادبی آیاتش ، زیرا قرآن چنانکه در لغت عربی زیباترین و زیبنده ترین بیان و معنی را در بر دارد ، برگردانش نیز بایستی همچنان بهترین و معجزه آساترین برگردان باشد و بایستی با دقت و شرایط شایسته تری مورد توجه قرار گیرد . ترجمه تفسیری و برگردان درست قرآن بسی سخت تر و دقیق تر از تألیفات دیگر و حتی از تفسیر تفصیلی قرآن است و بایستی با شرایط ویژه ای صورت گیرد. بر این پایه نمی شود به صرف دانستن زبان عربی و زبانی دیگر برای ترجمان قرآن همت گمارد زیرا این همه حقایق وحیانی را در قالب مختصر آوردن بسی دشوار و پر اهمیت است . در تفسیر مختصر ترجمان فرقان که ترجمه ای فشرده از تفسیر الفرقان است علاوه بر بررسی های بسیار دقیق در برگردان قرآن حتی سیمای وزن و صدای قرآنی هم به اندازه ممکن رعایت شده است .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها : ایت الله, محمد, صادق, تهرانی(ره),